بسم الله الرحمن الرحیم
ىر ابتىای بحث الفاظ در منطق وجود را بر چهار قسم تقسیم میکنند که دو قسم آن حقیقی و دو قسم دیگر از اعتباریات هستند :
1- وجود خارجی
2- وجود ذهنی
3- وجود لفظی
4- وجود کتبی
اگر ما ماهیت را جدای از وجود بدانیم هر کدام از این وجود ها محقق ماهیتی خواهند بود که به اصطلاح فلاسفه یساوق فیه الوجود و العدم ..
الوجوه فی الدلالات الثلاث و المختار
الوجه الاول:
ان الدلالة التضمنیة و الالتزامیة فرع الدلالة المطابقیة بمعنی ان دلالة کل لفظ علی المعنی المراد ( بتعبیر العلامة : المسمی ) مطلقا ( سواء وضع له اللفظ ام لا ) مطابقیة و فی ذلک الاستعمال الواحد ایضا یدل نفس اللفظ المستعمل علی جزء المعنی و لازمه فالدلالة التضمنیة و الالتزامیة بدون الدلالة المطابقیة لم یتحقق.
بسمه تعالی به نستعین
قبل از اینکه مطلبی مطرح شود باید گفت : فرق است میان تحلیلهایی که در مورد یک جریان ارائه میدهند و واقعیاتی که مشترک است بین آنان که در تحلیل اختلاف دارند ، یعنی چه بی خدا ، چه ملی گرا و چه متدین در قبول این واقعیت ملزم بوده و آن را پذیرفته اند اما در مقابل تحلیل به معنای چرایی و چیستی و هر آنچه به چشم ظاهر نمیآید به کار میرود و گاهی اوقات میشود شخص از جدا سازی این دو امر غافل میماند این نکته هم باید مورد توجه قرار گیرد که در بحث های علمی اول باید مشترکات و واقعیات را بیان کرده و بعد تحلیلی از آن ارائه دهیم یا تحلیلی را رد کنیم.
در بحث ملی گراها و ناسیونالیست ها تحلیل های مختلفی ارائه شده پس اول کلی تحلیل ها و نظرات را بیان کرده و بعد از آن به سراغ ارائه مشترکات و واقعیات تاریخی رفته تا صحت و سقم پایانی این نوع تحلیلها را برسی کنیم.
